گول غنچه. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). غازۀ زنان است و آن چیزی باشد سرخ که بر روی مالند. (برهان) (آنندراج). گلگونه که بر روی مالند. (غیاث). سرخاب، شیخ ابوالفیض فیاضی در مثنوی نل و دمن بمعنی غنچۀ گل آورده ودر این بیت میرخسرو نیز همین مراد است: به هر سوی گل غنچۀ نوشخند ملک در میان همچوسرو بلند. (آنندراج)
گول غنچه. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). غازۀ زنان است و آن چیزی باشد سرخ که بر روی مالند. (برهان) (آنندراج). گلگونه که بر روی مالند. (غیاث). سرخاب، شیخ ابوالفیض فیاضی در مثنوی نل و دمن بمعنی غنچۀ گل آورده ودر این بیت میرخسرو نیز همین مراد است: به هر سوی گل غنچۀ نوشخند ملک در میان همچوسرو بلند. (آنندراج)